<<سناریو>>
*ازدواج اجباری داشتین و سر یه قضیه ای پدرت جلوی همه میزنه تو گوشِت...(اونا دوست داشتن ولی نمیدونستی)
نامی: وقتی بابات میخواست بزنه دست بابات رو تو هوا میگیره و میگه فک نکنم اجازه این کار رو بهت داده باشم آقای پارک...
جین:اینجا تو بابات جلوی بقیه بحثتون شده بود و جین هم رفته بود سرویس بهداشتی جین وقتی میرسه میبینه بابات بهت سیلی زده سریع میاد ببینه حالت خوبه یانه بعد رو به بابات وایمیسته میگه چطور دوست داری تاوان این کارت رو بدی؟! انتخاب با خودته مستر پارک (عصبی و جدی)
یونگی : بابات سرت داد زد میخواست بزنتت که یونگی دستشو میگره میپیچونه و میکوبونتش به دیوار(امیدوارم فهمیده باشید) و به صورت دارک میگه: به چه جرعتی میخواستی بهش دست بزنی هوم؟!
جی هوپ: وقتی بابات میخواست بهت سیلی بزنه جیهوپ دستت رو میگره میکشونع عقب که میوفتی بغلش و روبه بابات میگه:عااا آقای پارک چطور فک کردی میتونی فرشته منو بزنی؟!
جیمین: ایشون تو راه بهت اعتراف کرده و به جای رفتن به خونه بابات رفته بودین شهربازی خوش بگذرونین (کم بوده ایده یونو؟!)
تهیونگ:همگی تو حال نشسته بودین و داشتی با بابات بحث میکردی که بابات میخواست از جاش بلند بشه بیاد سمتت.. تهیونگ میگه : حتی فکرشم نکن که بخوای بیای سمتش
جونگ کوک: کوکی داشت تو حال پذیرایی میوه میخورد تو هم داشتی به مامانت تو آشپز خونه کمک میکردی که بابات اومد و باهم درگیر شدین که صدای سیلی که بابات بهت زد تو خونه پخش شد و جونگ کوک با سرعت اومد آشپزخونه صحنه رو دید .. تهدید وار به پدرت گفت :برام مهم نیس کی هستی و چقد ازم بزرگتری ولی اینو خوب میدونم که باید تاوان زدنش رو بدی آقای پارک(عصبی و جدی)
خب دارلینگام اینم از اولین سناریو که قولشو بهتون دادم
خیلی خوشحال میشم لایک و کامت بذارید
لایکا بالای 25 و کامنت 10 تا باشه سناریو بعدی رو بهتر
از این مینویسم دارلینگام❤❤🦋
نامی: وقتی بابات میخواست بزنه دست بابات رو تو هوا میگیره و میگه فک نکنم اجازه این کار رو بهت داده باشم آقای پارک...
جین:اینجا تو بابات جلوی بقیه بحثتون شده بود و جین هم رفته بود سرویس بهداشتی جین وقتی میرسه میبینه بابات بهت سیلی زده سریع میاد ببینه حالت خوبه یانه بعد رو به بابات وایمیسته میگه چطور دوست داری تاوان این کارت رو بدی؟! انتخاب با خودته مستر پارک (عصبی و جدی)
یونگی : بابات سرت داد زد میخواست بزنتت که یونگی دستشو میگره میپیچونه و میکوبونتش به دیوار(امیدوارم فهمیده باشید) و به صورت دارک میگه: به چه جرعتی میخواستی بهش دست بزنی هوم؟!
جی هوپ: وقتی بابات میخواست بهت سیلی بزنه جیهوپ دستت رو میگره میکشونع عقب که میوفتی بغلش و روبه بابات میگه:عااا آقای پارک چطور فک کردی میتونی فرشته منو بزنی؟!
جیمین: ایشون تو راه بهت اعتراف کرده و به جای رفتن به خونه بابات رفته بودین شهربازی خوش بگذرونین (کم بوده ایده یونو؟!)
تهیونگ:همگی تو حال نشسته بودین و داشتی با بابات بحث میکردی که بابات میخواست از جاش بلند بشه بیاد سمتت.. تهیونگ میگه : حتی فکرشم نکن که بخوای بیای سمتش
جونگ کوک: کوکی داشت تو حال پذیرایی میوه میخورد تو هم داشتی به مامانت تو آشپز خونه کمک میکردی که بابات اومد و باهم درگیر شدین که صدای سیلی که بابات بهت زد تو خونه پخش شد و جونگ کوک با سرعت اومد آشپزخونه صحنه رو دید .. تهدید وار به پدرت گفت :برام مهم نیس کی هستی و چقد ازم بزرگتری ولی اینو خوب میدونم که باید تاوان زدنش رو بدی آقای پارک(عصبی و جدی)
خب دارلینگام اینم از اولین سناریو که قولشو بهتون دادم
خیلی خوشحال میشم لایک و کامت بذارید
لایکا بالای 25 و کامنت 10 تا باشه سناریو بعدی رو بهتر
از این مینویسم دارلینگام❤❤🦋
۸.۳k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.